سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خردهایتان را متّهم کنید که خطا از اعتماد به آنها پدید می آید . [امام علی علیه السلام]
یااباصالح مهدی ادرکنی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» با وجود فشار برشیعیان شمال آفریقا ؛

جمعیت اهل بیت (ع) تونس در سالروز میلاد امام عصر (عج) با صدور بیانیه‏ای با آن امام همام تجدید پیمان کرد.







به
گزارش خبرگزاری اهل‏بیت (ع) ـ ابنا ـ "جمعیت فرهنگی اهل‏بیت تونس" در
بیانیه‏ای که به امضای «عمادالدین الحمرونی» رسیده است با حضرت ولی‏عصر
(عج) تجدید بیعت کرد.

در
این بیانیه، پس از تبریک میلاد حضرت حجت(عج) به رهبر معظم انقلاب، علمای
ربانی و عموم شیعیان امیرالمؤمنین (ع) در جهان، «سید حسن نصرالله» نیز به
عنوان "سید الاحرار" مورد خطاب قرار گرفته است.

در
ادامه این پیام آمده است: «در این روز بزرگ، 15 شعبان، روز مستضفین، ما
پیروان مکتب اهل‏بیت (ع) در تونس، بیعت و ولایت خود را یا خلیفه خداوند در
زمین و قائم امر او ـ صلوات الله علیه و على آبائه الطّاهرین ـ تجدید
می‏کنیم و منتظر ظهور او و ظاهر شدن حق به دست او هستیم؛ ما آن روز را
نزدیک می‏دانیم اگرچه دشمنان آن را دور بدانند؛ و العاقبة للمتقین».

گفتنی
است علیرغم فشارهای فراوان دولت‏های شمال آفریقا به شیعیان، تعداد کثیری
از شیعیان بومی، مهاجر و نیز نوشیعگان در کشورهایی مانند تونس، مراکش، مصر
و الجزایر زندگی می‏کنند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسن دولابی ( پنج شنبه 88/6/12 :: ساعت 12:55 صبح )

»» IMAM E MEHRABANI


ایت الله وحید خراسانی
نیمه شعبان سالروز میلاد مسعود قطب عالم امکان آخرین خلیفه پروردگار، حضرت بقیه‌الله‌الاعظم (اروحنا فداه) می‌باشد.
 
 آن حضرت پس از ولادت به سجده افتاده و فرمودند: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و ان ابی امیرالمؤمنین، سپس نام‌های مبارک امامان را یک به یک شمردند تا به خود رسیدند و آنگاه برای ظهور خویش دعا کردند.

امام عصر(علیه السلام) وجود مقدسی است که خداوند به دست با کفایت ایشان جهان را پر از عدل و داد می‌نماید. امام مهربانی که تمام خیرات و برکات و نعمت‌هایی که خدای متعال به بندگان خویش عطا می‌فرماید، به یمن ایشان است.

حضرت امام موسی‌ابن‌جعفر(علیهما السلام) درباره غیبت امام عصر و حال مومنان در آن دوره اندوه‌بار چنین می‌فرمایند: «یغیب عن ابصار الناس شخصه، ولا یغیب عن قلوب المومنین ذکره» (شخص او از دیدگان مردم غایب می‌گردد ولی یادش از دل‌های مومنین نمی‌رود.)

دوران ظهور آن امام مهربانی، دوران صلح و صفا و امنیت و آسایش برای همه جهانیان است و مذهبی را که خدا می‌پسندد در جهان حاکم خواهد کرد.

ما شیعیان باید خاضعانه و خاشعانه برای ظهور آن حضرت دعا کنیم، همواره به یاد ایشان باشیم و بدانیم که آن حضرت ناظر بر رفتار و کردار ما هستند و از اعمال صالح ما خوشحال و از گناهانمان اندوهگین و آزرده خاطر می‌شوند. شایسته است که همواره در جهت خشنود کردن آن حضرت بکوشیم. توسل مداوم به امام زمان علیه السلام و خواندن دعای عهد و زیارت آل یس سرمایه‌ای گرانبهاست که باید آن را غنیمت شماریم.

امام عسکری (علیه السلام) خطاب به فرزند عزیز خود امام عصر (عجل الله فرجه الشریف) می‌فرماید: «و اعلم ان قلوب اهل الطاعه والاخلاص نزع الیک مثل الطیرالی اوکارها» (و بدان که دل‌های اهل طاعت و اخلاص به سوی تو پر می‌کشد آنگونه که پرندگان به لانه‌های خود می‌روند.)

ظهور؛ پیدایی نتیجه آفرینش و ثمره برانگیختن پیامبران
روایات عامه و خاصه نسبت به آن حضرت {امام زمان} به حد تواتر است. ابوالحسن ابری ـ که از بزرگان علمای عامه است ـ می‌گوید: «به تحقیق اخبار متواتر و مستفیض شده است به کثرت راویان آن اخبار از مصطفی (صلی الله علیه واله وسلم)  در مهدی و اینکه او از اهل بیت آن حضرت است و هفت سال حکومت می‌کند و زمین را پر از عدل می‌کند و عیسی(ع) خروج می‌کند، پس او را به قتل دجال کمک می‌کند و او بر این امت امامت می‌کند و عیسی پشت سر اوست.»

شبلنجی در نور الابصار می‌گوید: «اخبار از پیغمبر(صلی الله علیه واله وسلم)  متواتر است که آن حضرت از اهل بیت اوست و او زمین را پر از عدل می‌کند.» ابن ابی‌الحدید می‌گوید: «و به تحقیق اتفاق فرق از مسلمین همگی واقع شده است بر اینکه دنیا و تکلیف منقضی نمی‌شود مگر بر آن حضرت.» زینی دحلان می‌گوید: «و احادیثی که در آن احادیث ذکر ظهور مهدی(عجل الله فرجه الشریف) آمده است بسیار متواتر است.»

تحریر خصوصیات و مزایای آن حضرت در این مختصر نمی‌گنجد، ولی به چند خصوصیت که در روایات عامه و خاصه آمده است اشاره می‌شود:

در نماز جماعت تقدم با افضل است، چنان که در روایت عامه و خاصه ‌آمده «امام القوم و افدهم فقدموا افضلکم» و هنگام ظهور آن حضرت و قیام حکومت حقه او عیسی بن مریم از آسمان به زمین می‌آید و بر طبق روایات عامه و خاصه به آن حضرت اقتدا می‌کند. او کسی است که از کلمه‌الله و روح‌الله و محبی موتی به اذن‌الله و رسول خدا صاحب عزم خدا افضل و وجاهتش نزد خدا، و قربش به ساحت ذوالجلال است، عیسی بن مریم او را امام خود قرار می‌دهد و به زبان او با خدا سخن می‌گوید.

گنجی در البیان بعد از اعتراف به صحت اخبار وارده در امامت آن حضرت در نماز و جهاد، و اجماعی بودن این تقدم و امامت، با بیان مفصلی ثابت می‌کند که آن حضرت به ملاک این امامت از عیسی افضل است.

در عقد الدرر باب اول از سالم اشل روایت می‌کند که گفت: شنیدم از ابی‌جعفر‌محمد‌بن‌علی‌الباقر(ع) که می‌گوید: «موسی(ع) ‌نظر کرد در نظر اول به آنچه به قائم‌آل‌محمد(صلی الله علیه واله وسلم) عطا می‌شود، پس موسی گفت: پروردگارا مرا قائم‌‌‌آل‌محمد قرار بده، به او گفته شد که او ذریه احمد است، در نظر دوم هم مثل همان را یافت و همچنان درخواست کرد، و همان پاسخ را شنید، در نظر سوم هم مانند آن را دید و همچنان گفت و همان جواب را شنید.» با آنکه موسی‌بن‌عمران پیغمبر صاحب عزم خدا و کلیم‌الله است «و کلم‌الله موسی تکلیما» و خداوند او را با نه آیه مبعوث کرد «و لقد آتینا موسی تسع آیات بینات» و مقرب درگاه باری تعالی است «و نادیناه من جانب الطور الایمن و قربناه نجیا» آیا چه مقام و منزلتی برای آن حضرت دید که آرزوی آن داشت و سه مرتبه درخواست کرد؟ آرزوی موسی‌بن‌عمران مقام آن حضرت را واقعیتی است که نیاز به حدیث و روایتی ندارد، زیرا تنها امامت آن حضرت برای پیغمبر صاحب عزمی مانند عیسی در نماز، برای آرزوی این مقام کفایت می‌کند، گذشته از این نتیجه آفرینش عالم و آدم و ثمره برانگیختن تمام انبیا از آدم تا به خاتم در چهار امر خلاصه می‌شود:

الف- اشراق نور معرفت و عبادت خدا بر عرصه گیتی که ظهور «و اشرقت الارض بنوربها» است.
ب- احیای زمین به حیات علم و ایمان که بیان «اعلموا ان الله یحی الارض بعد موتها» است.

ج- حکومت حق و زوال باطل که تجلی «و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا» است.

د- قیام عموم ناس به قسط و عدل که علت غاییه ارسال جمیع رسل و انزال جمیع کتب است «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» و ظهور تمام این آثار به دست قائم آل محمد (عجل الله فرجه الشریف) است. «یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما» و این مقامی است که آرزوی تمام انبیا از آدم تا به عیسی است.
 
عنوان آن حضرت در روایات عامه و خاصه خلیفه‌الله است «یخرج المهدی و علی راسه غمامه فیها مناد ینادی هذا المهدی خلیفه‌الله فاتبعوا» و به مقتضای اضافه خلافت به اسم مقدس الله وجود آن حضرت آیت جمیع اسمای حسنی است. علو مقام آن حضرت از مقام اصحاب آن حضرت روشن می‌شود که نمونه‌ای از آن در روایات خاصه این است: «عدد آنان عدد اهل بدر، و بر آنان شمشیرهاست، بر هر شمشیری کلمه‌ای نوشته شده که مفتاح هزار کلمه است» و در روایات عامه روایت صحیحه‌ای است به شرط بخاری و مسلم که حاکم نیشابوری در مستدرک و ذهبی در تخلیص نقل کرده و قسمتی از آن این است که «لایستوحشون الی احد و لا یفرحون باحد یدخل فیهم علی عده اصحاب بدر لم یسبقهم الاولون و لا یدرکهم الاخرون و علی عده اصحاب طالوت الذین جاوزوا معه النهر» آیا اگر آنان که در رکاب او و تابع اویند دارای مقام قرب خاص به سابقین باشند «و السابقون السابقون اولئک المقربون» و در پیشی گرفتن به کمالات، آخرون به گرد آنان نرسند، پس مقام مولا و آقای آنان که باب الله و دیان دین‌الله و خلیفه‌الله و ناصر حق‌الله و حجت‌الله و دلیل‌الله است، چه خواهد بود؟
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسن دولابی ( چهارشنبه 88/6/11 :: ساعت 5:16 صبح )

»» SHAHID AVINI


گفتاری منتشر نشده از شهید آوینی
زمانی که جلسه شروع می‌شود، تازه یادشان می‌افتد که محتوای جلسه را ضبط کنند. شاید کسی فکر نمی‌کرد که چندی بعد، دیگر خبری از سید مرتضی نباشد. جلسه در جمع عده‌ای از طلاب برگزار شد و نوارِ دست دومی هم که گفت وگوها روی آن ضبط شده بود آن قدر وضعیت‌اش خراب بود که به سختی توانستیم آن را روی کاغذ پیاده کنیم. موضوع دیگری هم در این جلسه مطرح شده بود که متاسفانه نوار کفاف نداده است. به هر حال آنچه می‌خوانید مطالبی است که شهید آوینی در مقدمه جلسه ـ که ظاهراً قرار بوده سلسله‌وار ادامه پیدا کند ـ مطرح کرده است.
یکی از بزرگترین مفاسد قلبی عجب است. ان شاءالله ما به کبر گرفتار نیستیم ولی معمولاً به عجب که مقدمه کبر است گرفتاریم. عجب هم اگر خدای نکرده یک مقدار ریشه‌دار شود تبدیل به کبر می‌شود و اگر یک ذره کبر باشد انسان اصلاً به حقیقت راه ندارد.
یادم هست که حضرت امام می‌گفتند، وضعیت مردم عادی در صحرای محشر خیلی راحت‌تر از علماست، چون علما به محض اینکه علم پیدا کردند، همین علم حجابشان می‌شود. یعنی اسباب عجبشان می‌شود و نسبت به آن علم، خودبین می‌شوند ولی مردم از آنجا که برای خودشان هیچ شأنی از علم قائل نیستند، مشکلی ندارند. این است که عجب و خودبینی بزرگترین حجاب بین انسان و خدا می‌شود. کمال بشر در فناست، فنا یعنی از آدم هیچ اثری نمی‌ماند یعنی خودش از میان کاملاً برداشته می‌شود. کسی که عجب دارد، بیشترین بعد را نسبت به حقیقت دارد به خاطر اینکه کمال قرب به خدا فناست یعنی از میان برداشتن آن خودی که در میان بنده خداست و اغلب در همین منزل می‌مانند؛ سخت‌ترین منزل هم هست و از آن نمی‌توانند بگذرند و گرفتار می‌شوند، گرفتار عجب می‌شوند و بدترین منزلها همین است. خیلی از آقایان که نمی‌رسند به دلیل عجب است. من هیچ دلیل دیگری نمی‌بینم از لحاظ اصولی هم وقتی به نتیجه نمی‌رسند، به دلیل عجب است.
یکی از دوستان می‌گفت سال 64 یا 65 بحثی راجع به ادغام جهاد وزارت کشاورزی درگرفته بود. ما آن موقع در جهاد بودیم. یک آقای روحانی از نمایندگان مجلس بسیار بر ضد جهاد حرف می‌زد و می‌گفت: باید با وزارت کشاورزی ادغام شود. برای من سوال بود که این آدم با توجه به این که روحانی است و از این نظر به او اعتقاد دارند، از چه جهت به این حکم می‌رسد و بر آن این همه تاکید می‌کند؟ یعنی چه طور به این اعتقاد رسیده و بعد چطور به این اعتقادش اصرار می‌ورزد؟ ایشان خیلی دشمنی داشت. بعد یکی از دوستان ما که با ایشان یک سفر به خارج از کشور رفته بودند تعریف می‌کرد که این آقا آنجا چه می‌کرد. من برایم خیلی روشن بود که علت اینکه کسی از این (آقایان) به اعتقادات اشتباه می‌رسد، این است که صفای روحی ندارد.
فرض کنید که نشستید علم اصولی خواندید و رسیدید؛ وقتی صفای قلب نباشد، در خدمت شیطان قرار می‌گیرد. عقل آن چیزی است که می‌تواند هم در خدمت شیطان واقع شود و هم در خدمت حضرت رحمان. مباحثی که در مورد عقل شیطانی و عقل رحمانی مطرح می‌شود، در اصول کافی زیاد است، یک موردش همان است که از حضرت صادقی علیه‌السلام می‌پرسند، اگر عقل آن چیزی است که حضرت علی(ع) داشت، پس عقل معاویه چه بود؟ این (عقل معاویه)، شیطنت است ولی خوب توی این دنیا به آن هم عقل می‌گویند که ما به عقل رحمانی و شیطانی تفسیرش می‌کنیم.
ولی واقعاً از کجا می‌شود فهمید که چه کسی صاحب عقل شیطانی و چه کسی صاحب عقل رحمانی است؟ چطور است که یکی عقلش در خدمت شیطنتش واقع می‌شود و یکی در خدمت دینش؟ چطور است که یکی به اعتقاد اشتباه می‌رسد و بعد بر آن اصرار می‌کند؟ خیلی روشن است، یعنی در واقع رابطه اصول و وصول را نمی‌شود ندید. این رابطه یعنی کسی که به حقیقت واصل می‌شود اعتقادات درستی هم دارد، هرکس هم که به حقیقت واصل نشد یعنی از نظر قلبی و روحی به حقیقت نرسید، اعتقادات اشتباهی داشته است. این می‌شود که وقتی یک نفر مثل حضرت امام می‌آید، کافی است برای این که یک دنیا را متحول کند، ایشان وقتی می‌خواست قیام کند حتی یک قیچی در جیبش نداشت، حتی یک قلم تراش یا چاقو در جیبش نبود. چطور این انسان در دنیایی که سیستم‌های جاسوسی و ضدجاسوسی پیشرفته‌ای دارد که هیچ چیز از دید آنها مخفی نمی‌ماند (در این نمایشگاه‌های خارج از کشور - اگر رفته باشید - حتی باماهواره پلاک خانه‌ها را هم نمایش می‌دهند و تمام حرکات ما را با هواپیماهای اواکس می‌دیدند و دقیق محاسبه می‌کردند و به همین دلیل هم خیلی از عملیات‌های ما لو می‌رفت) امام قیام کرد، فقط با یک عبا و عمامه؛ بدون حتی یک قلم‌تراش و یا یک چاقوی کوچک؟
علتش آن است که شخص باید به آنجایی برسد که حضرت امام رسید. وقتی به آنجا برسد که حضرت امام رسید. وقتی به آنجا رسید خودش همه دنیا را متحول می‌کند؛ به هیچ وسیله‌ای هم احتیاج ندارد. آن وقت همه قواعد و سنن واسباب در خدمت آن فرد در می‌آید.
نمی‌خواهیم اسباب را نفی کنیم، ولی مسئله نسبت اسباب با انسان کامل است. این اسبابی که در دنیا هست اعم از اشیا، شامل سنن (الهی) است، همه اینها در مقابل انسان کل خاضع است. انسان کامل در این اسباب تسخیر و تصرف می‌کند، در باطن عالم نه در ظاهرش، ظاهرش بعداً اتفاق می‌افتد یعنی اول امام در باطن عالم تصرف کرد و بعد ما آثارش را در ظاهر عالم هم دیدیم. تا زمانی که آن تغییر در باطن عالم نیفتد در عالم ظاهر شاه نمی‌رود و انقلاب نمی‌شود. در واقع اینها آثار ظاهری آن تحول باطنی است که در وجود حضرت امام شکل گرفته.
ارتباط این دو مهم است که باید بفهمیم هیچ چیز دیگر این قدر فهمیدنی نیست. بعد تازه اگر این را بفهمید، این علم به اسماست یعنی به ذات نیست. اگر به ذات علم پیدا کند، تبعات و نتیجه آن علم بلافاصله می‌رسد. اگر علم ما به ذات بود همین الان که فهمیدیم با تزکیه روح می‌شود در عالم تسخیر کرد، به آن می‌رسیدیم یعنی همین الان به صفای قلب و تزکیه روحانی و کمال انسانی می‌رسیدیم، چرا نمی‌رسیم؟
هرچه هست این میان حجاب عجب است و (انسان) متناسب با این که این حجاب چقدر غلیظ و کدر و کثیف است، به اعتقادات اشتباه می‌رسد.
این است که شما (اگر) الان دائم اصول و فلسفه بخوانید (و این حجاب از بین نرفته باشد)، فلسفه در خدمت آن کسی که می‌خواهد عالم را با شیطنت تسخیر کند، در می‌آید. مگر الان در خدمت غرب در نیامده است؟ خیلی راحت با مباحثی که در فلسفه مطرح می‌کنند، عالم را تسخیر می‌کنند. اصلاً عالم ما یک عالم فلسفی است و غرب، عالم را با فلسفه تسخیر کرده است. اگر قرار بود فلسفه آدم را به جایی برساند، پس چطور (غرب) عالم را با فلسفه تسخیر کرده است؟
فلسفه آدم را به جایی نمی‌رساند، چنان که عرفان هم نمی‌رساند، عرفان نظری هم نمی‌رساند، اصل عرفان، عرفان عملی است نه عرفان نظری. حالا «مصباح الهدایه» حضرت امام را که به نظر من بهترین کتابی است که در عالم نوشته شده است - بگذاریم وسط و آن را بخوانیم چه فایده‌ای دارد؟
فایده‌اش این است که فقط نشانه‌هایی پیدا می‌کنید که به کجا باید رسید یا آدم رابطه بین اصول و وصول و رابطه درس و بحث و آنجایی که می‌خواهد برسد را می‌فهمد، رسیدن به آن، چیز دیگری می‌خواهد. مسئله من اینجاست. ببینید من حرف‌هایی که اینجاها نوشته‌ام، مبتنی بر یافته‌هایی مجرد از سینما و رمان و تکنولوژی و تمدن جدید واین طور چیزهاست. این یافته‌ها مسلط بر اینهاست.
یعنی اگر می‌بینید این عناوین اینجا نوشته شده، علتش این است که روزگار ما روزگار این گرفتاری‌هاست؛ یعنی ما الان به این چیزها و به تمام محصولات و لوازم تمدن غرب مبتلاییم و بزرگترین مبارزه ما هم عبور از اینها و یا غلبه بر اینهاست
. علت اینکه این مباحث و عناوین را مطرح می‌کردم، این است که من یافته‌هایم را از طریق دیگری گیر آورده‌ام، از طریق سینما که به دست نیاورده‌ام. فرض کنید این را شما بخوانید و بروید سینما را یاد بگیرید. منتها اینها از جای دیگری گرفته شده (و بعد آمده تحت عناوینی) مثل سینما و رمان و... از خود اینها نمی‌شود به جایی رسید، اگر آدم از خود اینها بخواهد به جایی برسد، مستغرق در اینها می‌شود

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسن دولابی ( چهارشنبه 88/6/11 :: ساعت 5:8 صبح )

»» MOSALMANAN

حزب راست‏گرای افراطی هلند:
درهای اروپا را بر روی مسلمانان ببندید !
حزب راست‏گرای افراطی هلند بار دیگر با حمله به مسلمانان اروپا خواستار بسته شدن راه‌های ارتباطی اروپا بر روی آنها شد.

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از  خبرگزاری اهل ‏بیت ، "هلند آزاد" حزب راست‏گرای افراطی هلند با هشدار نسبت به افزایش روز افزون مسلمانان در کشورهای اروپایی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواست تا برای آشنایی دقیق با میزان افزایش روزافزون مسلمانان در این قاره،با مقایسه وضعیت فعلی با پنج سال پیش به شدت بحران پی ببرند.

«گرت وایلدرز» رئیس این حزب و کارگردان فیلم موهن "فتنه" در اظهاراتی با تکرار اتهامات قبلی خود بر ضد دین مبین اسلام و به زعم خود خطرات آن،از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواست تا راه‌های ارتباطی این قاره را به روی کشورهای مسلمان نشین ببندند و اجازه ندهند که مهاجران مسلمان بیشتری وارد این قاره شوند

وی در ادامه مدعی شد: این امر خطرات جبران‏ناپذیری را بر جوامع اروپایی تحمیل خواهد کرد و اروپا به تسخیر مسلمانان در خواهد آمد.

رئیس حزب "هلند آزاد" همچنین خواستار پاک‏سازی شهرهای بزرگ این کشور همچون "آمستردام"، "لاهه"، "روتردام" و ... از مسلمانان و جلوگیری از نامگذاری نوزادان مسلمان به نامهای اسلامی همچون "محمد"، "امین"، "حمزه" و ... شد.

گرت وایلدرز سازنده فیلم معروف فتنه است؛ انتشار این فیلم در سطح جهان با خشم مسلمانان و موجی از محکومیت‏های جهانی مواجه شد.

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسن دولابی ( چهارشنبه 88/6/11 :: ساعت 5:0 صبح )

»» AHKAM E NAMAZ


سؤال 8 ـ اگر کسى نماز قضاى واجب به گردن دارد مى تواند نماز مستحبى بخواند؟     
جواب) در صورتى که وقت نماز قضاى واجب تنگ نباشد مى تواند نماز مستحبى بخواند.     
 
نماز قبل از وقت
سؤال 7 ـ شخصى یقین داشته که وقت نماز رسیده است، یا از راه معتبر، دخول وقت براى او ثابت شده و نماز خوانده، بعد فهمیده که نمازش قبل از وقت بوده، آیا نماز او صحیح است؟     
جواب) در فرض مذکور اگر تمام نمازش قبل از وقت بوده، نماز باطل بوده و اعاده آن واجب است ولى اگر بداند در اثناء نماز او، وقت داخل شده، نماز او صحیح است اگرچه احتیاط مستحب آن است که نمازش را اعاده کند.     
 
وقت فضیلت نماز مغرب و عشاء
سؤال 6 ـ وقت فضیلت نماز مغرب و عشاء چیست؟     
جواب) وقت فضیلت نماز مغرب از اول مغرب است تا هنگامیکه سرخى طرف مغرب (شفق) از بین برود و وقت فضیلت نماز عشاء از زمانى است که سرخى طرف مغرب (شفق) از بین برود تا زمان ثلث اول شب و تعجیل در وقت فضیلت، افضل است.     
 
وقت نماز صبح
سؤال 5 ـ وقت فضیلت نماز صبح را بیان بفرمائید؟     
جواب) وقت فضیلت نماز صبح از فجر صادق (اذان صبح) تا ظاهر شدن سرخى طرف مشرق است و در این وقت فضیلت، هرچه زودتر بخواند افضل است.     
 
نیت نماز مغرب و عشاء بعد از نیمه شب
سؤال 4 ـ اگر کسى نماز مغرب و عشاء را تا نیمه شب شرعى نخوانده آیا از نیمه شب تا اذان صبح به نیت اداء باید بخواند یا قضاء؟     
جواب) در صورتى که اضطراراً نماز مغرب و عشاء را قبل از نیمه شب نخوانده مثل اینکه خوابش برده و یا فراموش کرده، تا اذان صبح به نیت اداء بخواند ولى در صورتى که عمداً آن را به تأخیر انداخته بنابر احتیاط واجب باید فوراً به انجام آن مبادرت نموده و آن را بدون نیت     
 
آخرین مهلت نماز عشاء
سؤال 3 ـ وقت خواندن نماز عشاء تا چه زمانى است؟     
جواب) آخر وقت نماز عشاء براى مختار نصف شب است، و اگر نخواند باید بنابر احتیاط واجب بعد از نیمه شب تا اذان صبح بدون نیت اداء و قضا آن را فوراً بجا آورده و اما براى مضطر به جهت خواب یا فراموشى تا طلوع فجر صادق امتداد دارد. و بنابر احتیاط واجب شب را از اول غ     
 
نیمه شب شرعى
سؤال 1 ـ آیا نیمه شب شرعى بین غروب خورشید تا طلوع آفتاب است یا تا اذان صبح؟     
جواب) نیمه شب، بنابر احتیاط واجب حدّ وسط بین غروب خورشید و طلوع فجر صادق (اذان صبح) مى باشد.     
 
زوال
سؤال 2 ـ مراد از زوال چیست؟     
جواب) نیمه روز را زوال مى گویند و روز از لحظه طلوع خورشید تا لحظه غروب آن به حساب مى آید.     
 
 
پوشش و لباس نماز گزار     PDF     چاپ     پست الکترونیکی
نماز خواندن با لباسى که در آن محتلم شده
سؤال 11 ـ آیا با لباسى که در آن محتلم شده ایم میتوانیم نماز بخوانیم؟ آیا لباس نجس است یا نه؟     
جواب) اگر آلوده به منى باشد ، نجس است و نماز در آن صحیح نیست .والله العالم .     
 
نماز خواندن در لباس چرمى مشکوک
سؤال 12 ـ اگر با لباس چرمى که از کشورهاى غیر اسلامى آمده نماز بخواند ولى شک داشته باشد که این چرم از جنس پوست حیوانات بوده یا از جنس مواد شیمیایی است آیا نمازش صحیح است؟     
جواب) در فرض مذکور نماز خواندن در آن لباس مانعى ندارد.     
 
عدم رعایت پوشش در حال نماز
سؤال 9 ـ اگر زن بفهمد که در حال نماز پوشش واجب را رعایت نکرده تکلیفش چیست؟     
جواب) در صورتى که در حین نماز ملتفت شود که جائى از بدن او مثل مو یا گردن یا جاهاى دیگرى که پوشاندنش واجب است را نپوشانده بنابر احتیاط واجب نمازش را تمام نموده و اعاده کند، اما اگر بعد از نماز متوجه شود که در حین نماز از روى غفلت و نسیان، پوشش واجب خود را     
 
پوشاندن روى پا و کف پا در نماز بانوان
سؤال 10 ـ آیا خانمها در هنگام نماز روى پا و کف پا را (مثلا در حال سجده یا تشهد) باید بپوشانند؟     
جواب): پوشاندن روى پا تا مچ براى بانوان لازم نیست ولى براى اینکه اطمینان کند که مقدار واجب را پوشانده است باید مقدارى پایین تر از مچ ها را هم بپوشاند و همچنین احتیاط مستحب این است که کف پاها را هم بپوشاند.     
 
 
مکان نمازگزار     PDF     چاپ     پست الکترونیکی
نماز خواندن در هواپیما و قطار
سؤال 14 ـ آیا نماز خواندن در هواپیما و قطار جایز است و در صورت جواز چگونه باید مراعات قبله را بنمائیم؟     
جواب) نماز خواندن در اتومبیل و کشتى و ترن و مانند اینها، هنگامى که ایستاده اند مانعى ندارد اما در صورتى که در حال حرکت بوده به گونه اى که مانع از آرامش بدن نمازگزار و انجام واجبات نماز اختیارى باشد صحیح نمى باشد، مگر اینکه به واسطه تنگى وقت یا جهت دیگر نا     
 
نماز خواندن جلوى قبر معصومین و ضریح ائمه (علیهم السام)
سؤال 13 ـ آیا مى توانیم جلوى قبر معصوم (علیه السلام) و ضریح ایشان نماز بخوانیم؟     
جواب) در فرض مذکور در صورتى که مستلزم هتک یا اسائه ادب شود جایز نیست و در صورتى هم که مستلزم هتک و خلاف ادب نباشد بنابر احتیاط واجب ترک شود. و در صورتى که فاصله زیادى تا قبر معصوم (علیهم السلام) داشته یا بین او و قبر معصوم (علیه السلام) چیزى قرار گرفته با     
 
 
نیت     PDF     چاپ     پست الکترونیکی
نیت اداء یا مافى الذمه در جائى که مردد بین اداء و قضاء باشد
سؤال 15 ـ اگر نماز واجب او به تأخیر افتاده و نمى داند که قضا شده یا نه، به چه نیتى نماز را بخواند و اگر به نیت اداء خوانده و بعد بفهمد قضاء شده آیا نمازش صحیح است؟     
جواب) در مفروض سؤال در صورتى که نمى داند قضاء شده یا نه، باید بنا بگذارد بر اینکه هنوز وقت باقى است و لذا مى تواند نیت اداء نماید و همچنین مى تواند نیت مافى الذمه کند و اگر نماز را به نیت اداء بخواند و بعد بفهمد قضاء شده در صورتى که به قصد امتثال امر واقع     
 
 
تکبیر     PDF     چاپ     پست الکترونیکی
تکرار عمدى تکبیره الاحرام
سؤال 16 ـ اگر کسى عمداً تکبیرة الاحرام را تکرار کند آیا نمازش صحیح است؟     
جواب) اگر تکرار سهوى باشد نماز صحیح است و اگر عمدى باشد در صورتى که علم به حکم شرعى داشته یا اینکه جاهل مقصر بوده (یعنى در جهل خود معذور نبوده) نماز او باطل است. و اما اگر جاهل قاصر بوده (یعنى در جهل خود معذور بوده) بطلان نماز بنابر احتیاط واجب است. و در     
 
 
قیام     PDF     چاپ     پست الکترونیکی
تکیه کردن بر عصا یا دیوار در حال قیام
سؤال 17 ـ آیا مى توانیم هنگامى که در نماز ایستاده ایم به دیوار یا عصا تکیه نمائیم؟     
جواب) در صورتى که از روى ناچارى باشد اشکالى ندارد ولى در حال اختیار بنابر احتیاط واجب به دیوار و عصا و مانند اینها تکیه نکنید.     
 
کسى که نمى تواند بایستد یا بنشیند
سؤال 18 ـ اگر نماز گزار قدرت بر ایستادن یا نشستن نداشته باشد و مجبور باشد به حالت خوابیده نماز بخواند به چه صورت باید روبه قبله قرار بگیرد؟     
جواب) باید دراز کشیده و به طرف راست خوابیده و صورتش رو به طرف قبله باشد (به همان هیأتی که میت در درون قبر روبه قبله گذاشته مى شود) و در صورتى که نتواند به پهلوى راستش بخوابد، به پهلوى چپ بخوابد و باز صورتش رو به قبله باشد و اگر نتوانست بر دو طرف بخوابد بر     
 
نماز با قیام بدون رکوع و سجود اختیارى یا نماز نشسته با رکوع و سجود
سؤال 19 ـ اگر نماز گزار وقتى که ایستاده نماز بخواند نتواند خم شده و رکوع و سجود نماید و مجبور است به جاى رکوع و سجود با سر اشاره کند ولى در صورتى که نشسته نماز بخواند مى تواند خم شده و رکوع و سجود انجام دهد آیا تکلیف او نماز خواندن با قیام است یا نماز خوا     
جواب) مسأله دو صورت دارد: 1 ـ اگر متمکن از قیام است ولى متمکن از رکوع ایستاده نیست، باید نماز را ایستاده بخواند و براى رکوع اشاره نماید، و بنابر احتیاط واجب نماز را با رکوع نشسته اعاده نماید. 2 ـ اگر متمکن از رکوع و سجود هر دو نباشد، باید ایستاده نماز بخو     
 
کسى که فقط در بعضى رکعات یا قسمتهاى نماز بتواند بایستد
سؤال 20 ـ اگر کسى قدرت ایستادن براى نماز را ندارد ولى در بعضى از قسمتهاى نماز توانائى ایستادن را پیدا مى کند تکلیفش چیست؟     
جواب) در مفروض سؤال واجب است که قیام کند تا موقعى که احساس نمود که دیگر توانائى بر قیام را ندارد، در آن موقع بنشیند و اگر در حالى که نشسته احساس کرد که قدرت بر ایستادن دارد به همان مقدار که توانست بایستد ولى تا بدنش آرام نگرفته، نباید قرائت و اذکار واجب ن     
 
 
قرائت     PDF     چاپ     پست الکترونیکی
غلط خواندن قرائت براى جاهل مرکب
سؤال 29 ـ شخصى مدتها اعراب کلمه اى از سوره حمد را غلط مى خواند و بعضى مخارج حروف را درست ادا نمى کرد و اعتقاد و یقین داشته که قرائتش صحیح است تکلیف نماز او چیست؟     
جواب) اگر در اعتقاد به صحّت قرائتش جاهل مقصّر نبوده، نماز او صحیح است، ولى بنابر احتیاط مستحب نماز هایى را که غلط خوانده اعاده نماید.     
 
بلند خواندن حمد و سوره در نماز ظهر جمعه
سؤال 30 ـ آیا بلند خواندن حمد و سوره در نماز ظهر روز جمعه جایز است؟     
جواب) بله مستحب است. والله العالم.     
 
شنیدن آیه سجده در حال نماز
سؤال 21 ـ اگر کسى آیه سجده را تلاوت کرد و نماز گزار هم تلاوت آیه سجده دار را شنید تکلیفش چیست؟     
جواب) اگر آیه سجده به گوش او خورد بدون اینکه قصد کند آن را بشنود سجده واجب نیست، ولى اگر استماع کرد (یعنى با اختیار خود آن را گوش داد) با سرش اشاره به سجده نموده و نمازش را تمام کند و بعد از نماز بنابر احتیاط مستحب سجده بنماید.     
 
ادغام «خیر من الف شهر»
سؤال 28 ـ آیا ادغام تنوین و نون ساکنه در حروف یرملون مثلا در سوره قدر ادغام تنوین کلمه خیرٌ در میم کلمه من الف شهر یا در ذکر الف شهر یا در ذکر صلوات ادغام تنوین دال در محمد (صلی الله علیه وآله )در «واو» واجب است؟     
جواب) خیر، ادغام تنوین و نون ساکنه در حروف یرملون واجب نیست ولى احتیاط مستحب ادغام نمودن است.     
 
وقف به حرکت
سؤال 24 ـ آیا در قرائت نماز جایز است به حرکت وقف کنیم؟ مثلاً بگوئیم «ایاک نعبُدُ» و دال را ضمّه قرائت کرده و بر آن وقف کنیم و بعد بگوئیم «و ایاک نستعین»؟     
جواب) بنابر احتیاط واجب وقف به حرکت جایر نیست.     
 
مدّ «تنزّل الملائکه»
سؤال 27 ـ آیا در تنزّل الملائکه واجب است ملائکه را مدّ بدهیم؟     
جواب) واجب نیست ولى بنابر احتیاط مستحب مدّ آن رعایت شود.     
 
وصل به سکون
سؤال 25 ـ آیا مى توانیم کلمه اى را که آخرش ساکن قرائت شده به کلمه بعدى وصل کنیم؟     
جواب) مانعى ندارد، ولى احتیاط مستحب این است که وصل به سکون ننمائیم.     
 
مدّ «ولا الضّالین»
سؤال 26 ـ آیا مدّ در کلمه «ولا الضالین» واجب است؟     
جواب) بله     
 
گفتن بسمله در قرائت بدون تعیین سوره
سؤال 22 ـ اگر کسى در حین قرائت بسمله را به عنوان آیه قرآن بدون تعیین سوره آن بگوید آیا کفایت از بسمله سوره اى که مى خواهد در قرائت بخواند مى نماید؟     
جواب) در مفروض سؤال کفایت نمى کند و باید گفتن بسمله را اعاده نموده و سوره خاص آن را تعیین کند.     
 
قرائت بلند به جاى آهسته و بر عکس
سؤال 31 ـ اگر در جائى که باید نماز را بلند بخواند آهسته بخواند و بر عکس در جائى که آهسته خواندن واجب است آن را بلند بخواند نماز صحیح است یا باطل؟     
جواب) در مفروض سؤال اگر عمداً باشد نماز باطل و اگر از روى فراموشى یا ندانستن حکم شرعى باشد نماز صحیح است. و اگر در بین خواندن حمد و سوره هم بفهمد که اشتباه خوانده لازم نیست مقدارى را که خوانده دوباره بخواند.     
 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسن دولابی ( چهارشنبه 88/6/11 :: ساعت 4:56 صبح )

   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

موسیقی
احکام نمازطبق رساله مرجع عالیقدرشیعه آیت الله العظمی وحیدخراسانی
مواعظ پیامبراسلام به ابوذر
امام زمان درکجا زندگی میکنند؟
کشتار شیعیان عراق با تحریک علمای وهابی سعودی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 7
>> بازدید دیروز: 1
>> مجموع بازدیدها: 15316
» درباره من

یااباصالح مهدی ادرکنی

» آرشیو مطالب
شهریور 1388

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب